نائومی کروز ترجیح کلاهبرداری سحر و جادو سیاه و گی بکن بکن سفید
مدیر یک تماس از یک منشی جوان که در میز گی بکن بکن جلو نشسته بود کردم. گوش دادن به او و نوشتن دستورالعمل های خود را در یک نوت بوک او خسته شده بود و او مثل یک مرد واقعی پیشنهاد کرد که او کمی استراحت کنید. دست او تضعیف بیش از شانه های او, به طور تصادفی از دست زدن به کمربند. از آنجا ، او به قفسه سینه الاستیک نگاه کرد ، که بلافاصله متوجه نشد. مدیر سینه وزیر را بوسید ، آن را روی میز گذاشت و زبان خود را بر روی چوچوله انداخت. تمام زخم ها در چندین شمار به او منتقل شدند.